فیلم «موگامبو/Mogambo»
اثر «جان فورد/John Ford»
در سال 1953
روایت رمانتیکی از «عشق غربی» در سرزمینهای «آفریقا» است؛ شکارچی حیوانات «کلارک گیبل» در میان غشق دو زن «گریس کلی» و «آوا گاردنر» قرار میگیرد. «فضای رمانتیک» همیشه نگاهی به سرزمینهای دوردست دارد.
نگاه پسااستعماری:
«دوربین-نگاه» خیره غربی با نگاهی «متمدن وار» که اگر به حق بنگریم در بسیاری جهات «پیشرفته» و «متعالی» است؛ ولی تصاویری که «رسانه» یا «پدر-سیاسی» خود از «آفریقا» ارائه داده است را «بازتولید» میکند. یک مرد سیاه پوست حق دارد که حیوانات و منابع خاک سیاهان را استثمار کند و با «قدرت»ی که دارد سیاهان را هم به عنوان گماشته و برده در اختیار خود بگیرد.
سیاهان در فیلم مانند دستگاهی، مدام آواز می خوانند و همه مانند هم هستنند؛ نه «عشق» را می فهمند نه «حقیقت»ی را درک میکنند.
پدر روحانی در تبلیغ «مسیحیت» غرق گشته است و تفکر «آفریقایی»ها را میگیرد، ولی خبری از ارائه «تمدن مدرن شهری» و «تکنولوژی» نیست. مانند همان ضرب المثل که میگوید: «ماهیگیر به شما ماهی می فروشد ولی به شما ماهیگیری یاد نمیدهد.»
بازی «آوا گاردنر» مثال زدنی است؛ «رفتار برونی» و نوع رابطه با دیگران، شخصیت یکه ای از او ساخته که اگر «گریه» یا «عواطف غلیظ» داشته باشد در خلوت شخصی آن را ابراز میکند.
«جان فورد» استاد بلامنازع انتخاب بازیگر است و به قول روانکاوان انتخاب «فالیک متحرک»، «کلارک گیبل» و همچنین، «آوا گاردنر» در کنار هم انتخابی عالی برای جذب مخاطب است.
#فیلم #سینما #نقد #نظریه #هنر #حسین_رسولی
اثر «جان فورد/John Ford»
در سال 1953
روایت رمانتیکی از «عشق غربی» در سرزمینهای «آفریقا» است؛ شکارچی حیوانات «کلارک گیبل» در میان غشق دو زن «گریس کلی» و «آوا گاردنر» قرار میگیرد. «فضای رمانتیک» همیشه نگاهی به سرزمینهای دوردست دارد.
نگاه پسااستعماری:
«دوربین-نگاه» خیره غربی با نگاهی «متمدن وار» که اگر به حق بنگریم در بسیاری جهات «پیشرفته» و «متعالی» است؛ ولی تصاویری که «رسانه» یا «پدر-سیاسی» خود از «آفریقا» ارائه داده است را «بازتولید» میکند. یک مرد سیاه پوست حق دارد که حیوانات و منابع خاک سیاهان را استثمار کند و با «قدرت»ی که دارد سیاهان را هم به عنوان گماشته و برده در اختیار خود بگیرد.
سیاهان در فیلم مانند دستگاهی، مدام آواز می خوانند و همه مانند هم هستنند؛ نه «عشق» را می فهمند نه «حقیقت»ی را درک میکنند.
پدر روحانی در تبلیغ «مسیحیت» غرق گشته است و تفکر «آفریقایی»ها را میگیرد، ولی خبری از ارائه «تمدن مدرن شهری» و «تکنولوژی» نیست. مانند همان ضرب المثل که میگوید: «ماهیگیر به شما ماهی می فروشد ولی به شما ماهیگیری یاد نمیدهد.»
بازی «آوا گاردنر» مثال زدنی است؛ «رفتار برونی» و نوع رابطه با دیگران، شخصیت یکه ای از او ساخته که اگر «گریه» یا «عواطف غلیظ» داشته باشد در خلوت شخصی آن را ابراز میکند.
«جان فورد» استاد بلامنازع انتخاب بازیگر است و به قول روانکاوان انتخاب «فالیک متحرک»، «کلارک گیبل» و همچنین، «آوا گاردنر» در کنار هم انتخابی عالی برای جذب مخاطب است.
#فیلم #سینما #نقد #نظریه #هنر #حسین_رسولی
- حسین رسولی