بردول، دیوید و کریستن
تامپسون (1389) هنر سینما، ترجمهی: فتاح محمدی، چاپ هفتم، تهران: مرکز
بخش اول: تولید فیلم/ بخش
دوم: فرم فیلم/ مفهوم فرم در فیلم/ اصول فرم فیلم/ روایت به مثابه یک سیستم فرمال/
ژانرها/ سینمای کلاسیک هالیوود/ سیستمهای فرمال غیرروایی/ سیستم فرمال مقولهای/
سیستم فرمال خطابهای/ سیستمهای فرمال انتزاعی/ سیستمهای فرمال تداعیگر/ بخش
سوم: سبک فیلم/ نما: میزانسن/ نما: خصوصیات سینماتوگرافیک/ رابطهی نما با نما:
تدوین/ تدوین تداومی/ صدا در سینما/ سبک به مثابه یک سیستم فرمال/ بخش چهارم نقد
تحلیلی فیلم/ سینمای روائی کلاسیک/ فیلمهای روائی از نوع دیگر/ فرم و سبک مستند/
فیلم انیمیشن/ بخش پتجم تاریخ سینما
این کتاب قصد دارد
خواننده را با زیباییشناسی فیلم آشنا کند. فرض بر این است که خواننده به جز تجربهی
دیدن دانش دیگری در مورد سینما ندارد. هرچند بعضی جنبههای کتاب برای افرادی که
دانش قابل ملاحظهای دربارهی سینما دارند نیز ممکن است مفید باشد، هدف ما بررسی
جنبههای بنیادین سینما به عنوان یک هنر است. 1
چه چیزی این جلوه خاص،
این حس «تصاویر متحرک» را خلق میکند؟ برای اینکه سینما وجود داشته باشد
باید رشتهای از تصاویر در مقابل بیننده توسط مکانیزمی به نمایش درآید. این
مکانیزم هر تصویر را برای مدت کوتاهی آشکار میکند و بین هر دو تصویر پشت سر هم
فاصلهای از تاریکی قرار میدهد. اگر تسلسلی از تصاویر یک شیء که با یکدیگر
جزئی اختلاف دارند در چنین شرایطی نشان داده شوند، فرایندهای فیزیولوژیکی و
روانشناختی در بیننده توهم دیدن تصاویر متحرک را خلق خواهد کرد...ما هنوز با
قطعیت نمیدانیم چگونه توهم حرکت توسط سینما ایجاد میشود، ولی حداقل دو ویژگی
دستگاه بینایی انسان در این کار دخیلاند. نخست، آن چیزی که نقطهی بحرانی ادغام
سوسوها خوانده میشود، اصطلاحی که نتایج حاصل از افزایش سرعت چشمکهای نور را
توضیح میدهد. تحت شرایط نمایش فیلم اگر باریکهای از نور در هر ثانیه بیش از 50
بار قطع شود، بیننده دیگر تپشها یا چشمکهای نور را نخواهد دید بلکه نور را
پایدار خواهد دید. فیلم معمولا با سرعت 24 فریم در ثانیه فیلمبرداری و نمایش داده
میشود. پس شاتر دستگاه نمایش نور را دو بار برای هر قاب قطع میکند. این باعث میشود
که تعداد چشمکها به آستانهی ادغام سوسوها برسد...عامل دوم در ایجاد توهم
سینما عبارتست از حرکت مجازی و آن تمایل چشم انسان است به دیدن حرکت، وقتی که
درواقع حرکتی در کار نیست. در 1912، مارکس ورتهایمر روانشناس گشتالتی کشف کرد که
وقتی دو نور کنار هم به فواصل معین روشن و خاموش میشوند، بیننده نه به دو نور
چشمکزن بلکه یک نور واحد را در حال حرکت میبیند (جلوهای که در نئونهای تبلیغاتی هم میبینیم)...نقطهی بحرانی ادغام سوسوها و
حرکت مجازی خطاهای دستگاه بینایی ما هستند. اینها به ندرت با رویدادهای طبیعی پیش
میآیند. 6
اگر قرار است تصاویر روی
نوار فیلم قرار بگیرند، سینما معمولاً به سه دستگاه برای آفریدن و به نمایش درآوردن
آن تصاویر نیازمند است. هر سه دستگاه اصول بنیادین مشترکی دارند: مکانیزمی که نحوهی
رسیدن نور به فیلم را کنترل میکند، نوار فیلم را در هر بار یک قاب به جلو میبرد،
و آن را در فواصل زمانی مناسب در معرض نور قرار میدهد...1-دوربین. در یک
محفظه تاریک یک مکانیزم رانشی، نوار فیلم را ازروی یک حلقه به حرکت در میآورد، از
مقابل یک عدسی و یک دریچه رد میکند تا روی حلقهی گیرنده بپیچد...2- چاپگر.
چاپگرها در طرحهای مختلف هستند ولی همه آنها دارای یک محفظه تاریک هستند که نوار
فیلم منفی یا مثبت را از روی یک حلقه حرکت داده، از مقابل یک دریچه میگذراند تا
روی یک حلقه گیرنده بپیچد...3- پروژکتور. یک مکانزیزم رانشی فیلم نور دیده
و ظاهر شده را از روی یک قرقره به حرکت در میآورد، از جلوی یک عدسی و یک دریچه رد
میکند تا روی قرقرهی گیرنده بپیچد. نور از خلال تصاویر تابانده میشود و توسط عدسی
بزرگ شده و روی پرده میافتد. 7-8
نوار فیلم برای اینکه در دوربین،
چاپگر و پروژکتور بهتر حرکت کند باید دارای مشخصات معینی باشد. در سراسر طول نوار
فیلم در یک طرف یا هر دو طرف سوراخهایی تعبیه شده تا دندانههای کوچک روی یک
استوانهی داندانهدار در این سوراخها گیر کرده و فیلم را با سرعتی یکنواخت و
نرم بکشند همچنین فضایی برای حاشیهی صوتی منظور شده است. این مشخصات همه
استاندارد شده هستند، همچنین است در مورد پهنای نوار فیلم که به آن قطع
میگویند و به میلیمتر اندازه گرفته میشود. هرچند قطعهای متعددی تجربه شده، قطعهای
استاندارد بینالمللی عبارتند از سوپر 8 میلیمتری، 16 میلیمتری، 35 میلیمتری و 70
میلیمتری. 10
اغلب فیلمها معمولاً سه
مرحله تولید را از سر میگذرانند:
1- تدارکات. طرح اولیه فیلم گسترش مییابد
و معمولاً به صورتی روی کاغذ میآید. در این مرحله فیلمساز یا فیلمسازها معمولاً
پول لازم برای ساخت، تبلیغ، و پخش فیلم را تهیه میکنند. 2- فیلمبرداری. در
این مرحله تصویر و صدا روی نوار فیلم ضبط میشود. 3- تدوین. در این مرحله
که ممکن است با مرحله فیلمبرداری هم تداخل داشته باشد تصاویر و صداها در شکل نهایی
خود به یکدیگر پیوند میخورند. 12
در حین فیلمبرداری
کارگردان متکی به گروه کارگردانی خواهد بود. این گروه افراد زیر را شامل میشود:
الف) مسئول فیلمنامه یا
مسئول تداوم که در دوران استودیوهای کلاسیک «منشی صحنه» نامیده میشد. (امروزه یک
پنجم مسئولین فیلمنامه در هالیوود از مردان هستند). مسئول فیلمنامه، وظیفهدار
تمام جزئیات مربوط به سر و وضع بازیگران (آیا در آخرین صحنه گل میخک در طرف چپ
سینه بازیگر بود یا طرف راست؟)...
ب) دستیار اول کارگردان
که همراه کارگردان برنامه روزانهی فیلمبرداری را تنظیم میکند و هر نما را
مطابق میل کارگردان سروسامان میدهد.
ج) دستیار دوم کارگردان
که رابط بین دستیار اول، گروه فیلمبرداری و گروه برق است.
د) دستیار سوم کارگردان
که به عنوان یک پیامرسان بین کارگردان و افراد انجام وظیفه میکند.
ه) ر اهنامی دیالوگ که جملاتی را که
بازیگران باید ادا کنند به آنها میرساند و جملات بازیگرانی که در بیرون قاب
هستند ادا میکند.
و) کارگردان گروه دوم که
کارش فیلمبرداری از بدلها، مناظر، صحنههای پر زد وخورد و مانند اینها در جایی
دور از محلی است که فیلمبرداری اصلی در جریان است. 17
بازیگران.
4.گروه فیلمبرداری. مسئول
نور و دوربین و افراد زیر را سرپرستی میکند:
الف) متصدی دوربین، که
دوربین را به کار میاندازد و ممکن است افرادی را برای فیلم گذاشتن در دوربین،
تنظیم فوکوس و حفظ آن، هل دادن دالی، و کارهای دیگر به عنوان دستیار داشته باشد.
ب) سرکارگر صحنه.
ج) متصدی برق...در
هالیوود متصدی برق را best boy صدا میزنند.
همزمان با فیلمبرداری
گروه صدا کار میکنند که سرپرست آنها متصدی ضبط است (که صدابرداری هم نامیده میشود)...افراد
تحت فرمان متصدی ضبط عبارتند از:
تاف) متصدی بوم
ب) مرد سوم که سایر
میکروفونها را مستقر میکند، سیمها را میکشد و مسئول کنترل صداهای محیطی است.
6. رگوه جلوههای ویژه.
7. یک گروه متفرقه شامل
چهرهپردازها، گروه لباس، آرایشگرها، و رانندهها.
8. در حین فیلمبرداری،
تهیه کننده را گروهی که اغلب گروه تهیه کننده خوانده میشود نمایندگی میکند. این
گروه متشکل است از یک مدیر تولید که هماهنگکنندهی تولید یا هماهنگ کنندهی همراه
نیز خوانده میشود. این شخص سازماندهی کارهای روزانه مثل برنامهریزی برای غذا و
محل اقامت را به عهده خواهد گرفت. یک حسابدار تولید (یا حسابرس) که بر هزینهها
نظارت خواهد کرد، یک منشی تولید برای هماهنگی تماسهای تلفنی بین گروهها و تهیهکننده،
و دستیار تولید که کار سرکشس و پیامرسانی را به عهده خواهد داشت.۱۶-۱۹
به دلیل اینکه هر نما
معمولاً در چندین برداشت تکرار میشود، به دلیل اینکه فیلم خارج از ترتیب داستانی
فیلمبرداری میشود و به دلیل اینکه روش گرفتن نمای مادر/ نمای پوششی فیلم بسیاری
فراهم میآوردُکار تدوین زیاد است. یک فیلم ۳۵ میلیمتری ۹۰ دقیقهای که به طور
متوسط ۸۰۰۰ فوت است ممکن است از ۵۰۰۰۰۰ فوت فیلم گرفته شده درآمده باشد. ۲۱
نسخهی اولیهی فیلم با Temo dub همگاه خواهد شد. temp dub یک موسیقی
متن از منابع موجود است که تقریباْ شبیه آن چیزی است که نهایتاْ نوشته خواهد شد.
با کمک یک نوار زمانبندی شده که ضرب موسیقی را با فیلم نهایی همگاه میکند موسیقی
ظبط خواهد شد و بخشی از دستمایهی تدوینگر صدا را فراهم خواهد کرد. ۲۲
فیلمهای داستانی زیادی
مثل آواز در باران دربارهی شیوهی تولید استودیویی ساخته شده. در بعضی
فیلمها رویدادها حول مراحل خاصی از ساخت فیلم می چرخد. هشت و نیم فدریکو فلینی
به مرحلهی تدارکات یا پیش از تولید فیلم می پردازد که ساخت آن پیش از شروع
فیلمبرداری منتفی شده است. ماجرای شب آمریکایی فرانسوا تروفو در جریان
فیلمبرداری میگذرد که با مرگ یکی از بازیگران ناتمام می ماند. رویداد فیلم
انفجار ساختهی برایان دی پالما در مرحله تدوین صدای یک فیلم ارزان پر ضد و
خورد می گذرد. ۲۳
عنوان فیلمسازی مستقل پروژههایی را نیز در بر میگیرد که هدفشان فراتر رفتن از بازار استثمار است؛
ولو بودجه های آنها در مقام مقایسه بسیار اندک باشد. این پروژهها که اغلب
محلیاند ممکن است تماشاگران زیادی را جلب کنند، مانند Hollywood shuffle از رابرت تاونزند Blood Simple ساختهی جوئل و ایتان کوئن. در
یک چنین کوشش های کم بودجهی بلندپروازانهای، وظایف تولید شیوهی استودیویی توسط
یک گروه کوچک از افراد و خدمه انجام میشود. فیلمسازان
هالیوودی دیگری هم هستند که «مستقل» تلقی میشوند چون با بودجههایی کار میکنند
که بسیار کمتر از مقدار معمول در صنعت سینماست. جوخه الیور استون یا School Daze اسپایک لی (که هر کدام ۶
میلیون دلار خرج برداشتهاند) نمونههایی
از این نوع فیلمسازی هستند...در این نوع فیلمسازی معمولاْ کارگردان بانی پروژه می
شود و برای اجرای آن تهیهکنندهای پیدا می کند. چنانچه انتظار میرود در این نوع
فیلمسازی متکی به صنعت سینما تولید به شیوهای بسیار نزدیک به روش تولید استودیویی
تمام عیار سازماندهی میشود. با اینحال از آنجا که این تولیدات سرمایه گذاری کمتری
لازم دارند، میتواندد از قابلیت انعطاف و کنترل بیشتری در فرایند ساخت برخوردار
باشند. مثلاً وودی آلن در قراردادهایش مجاز است که قسمت اعظم فیلمش را بعد از
تدوین اولیه بازنویسی و دوباره فیلمبرداری کند. اسپایک لی در هنگام فیلمبرداری Scool Daze قادر بود یک تنش خارج از صحنه
بین بازیگرانی که نقش گروه های متنازع دانشآموزان افریقایی-امریکایی را بازی می
کردند ایجاد کند. لی به بازیگران هر یک از گروهها اقامت جداگانه، غذای متفاوت و آرایش موی متفاوتی
را تحمیل کرد. ۲۴