Cinema-Theatre

سینما و تئاتر (نظریه و عمل) به همراه برگزاری کلاس های مختلف آمادگی برای کنکور ارشد

Cinema-Theatre

سینما و تئاتر (نظریه و عمل) به همراه برگزاری کلاس های مختلف آمادگی برای کنکور ارشد

بررسی و تحلیل فیلم ها و تئاتر های مختلف به وسیله «مطالعات بینا رشته ای» و «نظریه» با اصول توصیفی-تحلیلی که از ابزار کتابخانه ای بهره می برد.
نمایشنامه
فیلمنامه
فیلم های مهم جهان
کارگردانان بزرگ
بازیگری
فلسفه هنر
زیبایی شناسی
نقد هنر و شیوه های بررسی هنر
برگزاری و آموزش کنکوری برای داوطلبان (سینما، کارگردانی، بازیگری، ادبیات نمایشی)

شماره تماس حسین رسولی: 09399515694
ایمیل: hosein.kub@gmail.com
line: Hosseinrasouliact
Whats up: Hossein Rasouli
Telegrem: Hoseinrasouliact
FB: Hossein Rasouli actor حسین رسولی
Instagram: Hosseinrasouliactor

نویسندگان
پیوندها
  • ۰
  • ۰

کریستوا، ژولیا (1388) فردیت اشتراکی، ترجمه ی: مهرداد پارسا، تهران: روزبهان.
همواره برای مفسران عجیب بوده که من با یونانیان باستان که هنر را کاتارسیس و تزکیه تلقی می کردند موافقم و اضافه می کنم که این هنر نوعی والایش برای حالات «مرزی»، به معنای عام کلمه است؛ یعنی برای کسانی که دچار آسیب پذیری هستند هم می شود. اگر هنر معاصر را بررسی کنیم به این مطلب می رسیم که در هنرمندان معاصر دو نوع آسیب پذیری دیده می شود. از سویی، با انحراف مواجهیم که شامل همه ی انواع کژروی های جنسی است. به این منظور، همین کافی است که برخی از کتاب های امروزی را ورق بزنیم و یا صرفاً به صفحات فرهنگی مجله ی لیبراسیرون که آثار هنری را بررسی می کند نگاهی بی اندازیم تا ببینیم که فرم و محتوای تجربه ی هنری همچون شیوه ای برای غلبه بر این حالات عمل می کنند. این آثار حاکی از وجود حالات مذکور و نیز وجود تمایل خاصی برای عمومی کردنشان، و حتی سهیم شدن آنها با دیگران اند؛ یعنی آن ها را از خصوصی بودنشان درمی آورند که این، بیش از همه، به رغم جنبهی سودگرایانه اش، عملی آرامش بخش است زیرا «چیزی زننده» را به امری مثبت بدل می کند. بنابراین می بینید که در اینجا با چیزی مواجهیم که از مفهوم «درمان» فراتر می رود و گاهی اوقات امری خوشایند و مسرت بخش است. 54
Hossein Rasouli Act's photo.
  • حسین رسولی
  • ۰
  • ۰

فیلم «موگامبو/Mogambo»
اثر «جان فورد/John Ford»
در سال 1953
روایت رمانتیکی از «عشق غربی» در سرزمین‌های «آفریقا» است؛ شکارچی حیوانات «کلارک گیبل» در میان غشق دو زن «گریس کلی» و «آوا گاردنر» قرار می‌گیرد. «فضای رمانتیک» همیشه نگاهی به سرزمینهای دوردست دارد.
نگاه پسااستعماری:
«دوربین-نگاه» خیره غربی با نگاهی «متمدن وار» که اگر به حق بنگریم در بسیاری جهات «پیشرفته» و «متعالی» است؛ ولی تصاویری که «رسانه» یا «پدر-سیاسی» خود از «آفریقا» ارائه داده است را «بازتولید» می‌کند. یک مرد سیاه پوست حق دارد که حیوانات و منابع خاک سیاهان را استثمار کند و با «قدرت»ی که دارد سیاهان را هم به عنوان گماشته و برده در اختیار خود بگیرد. 
سیاهان در فیلم مانند دستگاهی، مدام آواز می خوانند و همه مانند هم هستنند؛ نه «عشق» را می فهمند نه «حقیقت»ی را درک می‌کنند.
پدر روحانی در تبلیغ «مسیحیت» غرق گشته است و تفکر «آفریقایی»ها را میگیرد، ولی خبری از ارائه «تمدن مدرن شهری» و «تکنولوژی» نیست. مانند همان ضرب المثل که می‌گوید: «ماهیگیر به شما ماهی می فروشد ولی به شما ماهیگیری یاد نمی‌دهد.»
بازی «آوا گاردنر» مثال زدنی است؛ «رفتار برونی» و نوع رابطه با دیگران، شخصیت یکه ای از او ساخته که اگر «گریه» یا «عواطف غلیظ» داشته باشد در خلوت شخصی آن را ابراز می‌کند. 
«جان فورد» استاد بلامنازع انتخاب بازیگر است و به قول روانکاوان انتخاب «فالیک متحرک»، «کلارک گیبل» و همچنین، «آوا گاردنر» در کنار هم انتخابی عالی برای جذب مخاطب است. 
‫#‏فیلم‬ ‫#‏سینما‬ ‫#‏نقد‬ ‫#‏نظریه‬ ‫#‏هنر‬ ‫#‏حسین_رسولی‬
Hossein Rasouli Act's photo.
  • حسین رسولی
  • ۰
  • ۰
فردا ساعت چهارده با دعوت دوست پژوهشگر «بابک نیستانکی» برای «تحلیل» و «مطالعه فیلم» در خدمت دوستان هستم؛ فیلم «آپارتمان» اثر «بیلی وایلر» را بررسی «ساختاری_نشانه»ای خواهم کرد و نگاهی به «دلالت های ضمنی» و «معنازایی» عناصر موجود در لایه های مرتبه دوم فیلم خواهیم داشت. 

آدرس: ونک، ملاصدرا، شیخ بهایی شمالی، صائب تبریزی غربی، کوچه بی بی شهربانوی، پلاک 9، مدرسه عالی هنر پارسان.
  • حسین رسولی
  • ۰
  • ۰

سیگاری شده است سن و سالم!

قد کشیده است سنم

تا دور دورای دور دورا می خندد قلب مفلوکم

تو نباشی نیستی من نیشدارست و ندارد نوشدارو 

سیگاری شده است سن و سالم 
و 
می کشد کام های سهمگین جوانیم را 
نخیر 
نخیررررر
نخیرررررر
چی دیده است! گوش های پریشان زمان
در تاریخ گنگ آباد هستی من!

هنوز خش خش می کند بیسکویت های دو نفره مان زیر دندانم 

هنوز پِر پِر می کند دو چرخه دو نفرمان در جاده چیتگر

هنوز دل دل می کند سن و سالم برای بلند تر شدن

سیگاری شده است سن و سالم 
و 
می کشد کام های سهمگین جوانیم را 

دلمه بسته است نفس هایم مانند دست های کارگران 
یکمه یکمه مهو گشته است چشم هایم مانند پرنده های خیابان دلبران 

بی تو خالی گشته است اسلحه های دلم
بی تو خالی گشته است آب های تانکر مغزم
بی تو حالی شده است شاخه های شکسته دستانم
بی تو حالی شده است برف های ذوب شده التماسم 

سیگاری شده است سن و سالم 
و 
می کشد کام های سهمگین جوانیم را 

حسین رسولی

92/8/4 پاییز

ح.ر.هاتف


  • حسین رسولی
  • ۰
  • ۰


نیلوفر آبی

چشمان من است کفتر های روی تیر های برق
خیره به تو
صدای من است موسیقی برگ های روی زمین
به سوی تو

نیلوفر آبی تو در آب های روان مغز من جاریست
خورشید زرد آگین تو در دره تاریک دل من خالیست

امشب هم با نوازش گیسوی پرنیان تو می خوابــــــــــــــــــــــــم
امروز هم با دستان نرم وش تو هوا را می خواهـــــــــــــــــــــــــم
چه نجواهایی دارد نیوشیدن نور های تنهایــــــــــــــــــــــــــــــی
چه دلنگ و دولونگی دارد خراشیدن خاطره های بی کســــــــــی

نیلوفر آبی تو در آب های روان مغز من جاریست
خورشید زرد آگین تو در دره تاریک دل من خالیست

تاریخ تولد شن های دریایی نفسم را که می دانــــــــــــــــــــد؟
تاریخ تولد بلور های ته نشین مهرت را که می دانـــــــــــــــــــد؟
تاریخ تولد اسب های چموش نیازم را که می دانــــــــــــــــــــد؟
تاریخ تولد نیلوفر آبی تصاویر محدبت را که می دانــــــــــــــــــد؟

نیلوفر آبی تو در آب های روان مغز من جاریست
خورشید زرد آگین تو در دره تاریک دل من خالیست

انباشته شد کوله بار خوراکی های دو نفره مان از رود های نــــــــــــور 
برداشته شد زخم های هزاران ساله دو نفره مان از جنگل هـــــای دور
خش دار شد صدای قلبم در نا خود آگاه دوریمـــــــــــــــــــــــــــــــان
سر دار شد حلاج پیر قلمم در خود آگاه نبودنمــــــــــــــــــــــــــــــان

نیلوفر آبی تو در آب های روان مغز من جاریست
خورشید زرد آگین تو در دره تاریک دل من خالیست


حسین رسولی
92/8/7 پاییز
ح.ر.هاتف



  • حسین رسولی
  • ۰
  • ۰


امروز چیزی نشد...

امروز چیزی نشد آسمان را تا زدم 
آسفالت ها را اتو زدم
امروز چیزی نشد خورشید و مهر را بلعیدم
نور را زندانی کردم
امروز چیزی نشد صدایت را دیدم که می دوید
رقصت را دیدم که غوغا کرده بود
امروز چیزی نشد گوشوار های گیلاست را خوردم
دستان بلورت را قورت دادم
امروز چیزی نشد با قلاب، ستاره ها را شکار کردم
کتاب های زندگیم را ورق زدم
امروز چیزی نشد با ابر ها تخته بازی کردم
دو سه کلمه با مرگ بگو مگو کردم
امروز چیزی نشد قهوه نفست را دم کردم
شکر خنده هایت را درونش ریختم
امروز چیزی نشد روزنامه درد هایم را تا زدم
دو سه تا قایق اشک ساختم
امروز چیزی نشد بادکنک های غمم را برای تولدت باد کردم
کلاه رنگی رنگی آوازت را بر سرم گذاشتم
امروز چیزی نشد فقط امروز بود
امروز من مثل دیروز امروزم بود شاید... 
شاید فردا امروزم شود شاید...

حسین رسولی

92/7/26 پاییز

ح.ر. هاتف


  • حسین رسولی
  • ۰
  • ۰

لینک دانلود

http://www.8pic.ir/images/kf7odg7zd3rntxg0hho1.pdf

دانلود کتاب: همه ی کتاب ها به زبان انگلیسی هستند:
لینک دانلود کتاب را برداشته(کپی کنید) و در (آدرس بار-address bar) خود(جایی که اسم سایت ها در موتور جستجو گر نمایش داده میشود: مثلاً (https://www.google.com)کپی کنید و سپس کلید اینتر-enter را بزنید.



Bloom’s Shakespeare Through the Ages: Hamlet
Copyright © 2008 by Infobase Publishing
Introduction © 2008 by Harold Bloom


Image result for Bloom’s Shakespeare Through the Ages: Hamlet
Image result for Bloom’s Shakespeare Through the Ages: Hamlet
Image result for Bloom’s Shakespeare Through the Ages: Hamlet
Image result for Bloom’s Shakespeare Through the Ages: Hamlet
Image result for Bloom’s Shakespeare Through the Ages: Hamlet
Image result for Bloom’s Shakespeare Through the Ages: Hamlet
Image result for Bloom’s Shakespeare Through the Ages: Hamlet
Image result for Bloom’s Shakespeare Through the Ages: Hamlet
Image result for Bloom’s Shakespeare Through the Ages: Hamlet
Image result for Bloom’s Shakespeare Through the Ages: Hamlet
Image result for Bloom’s Shakespeare Through the Ages: Hamlet
Image result for Bloom’s Shakespeare Through the Ages: Hamlet
Image result for Bloom’s Shakespeare Through the Ages: Hamlet
Image result for Bloom’s Shakespeare Through the Ages: Hamlet
Image result for Bloom’s Shakespeare Through the Ages: Hamlet

Image result for Bloom’s Shakespeare Through the Ages: Hamlet

  • حسین رسولی
  • ۰
  • ۰


«دیگری بزرگ» و «فلسفه ضد خشونت» در فیلم «سلما»
فیلم «سلما/Selma» به کارگردانی «آوا داورنی/Ava DuVernay» در سال 2014 یکی از موفق ترین و پرمخاطب ترین فیلم ها بود که در باب «دکتر مارتین لوتر کینگ/Martin Luther King» در شهر «سلما» است؛ این شهر بزرگترین شهر نژاد پرست آمریکا بود که سیاهان را دائم می کشتند و حتی حق رای و حق شهروندی هم به سیاهان نداده بودند. دکتر ماریتن لوتر کینگ با درایت و فلسفه ضد خشونت خود توانست مردم را بسیج کند و گروه های مختلف تند رو مانند «مالکوم ایکس» را هم تشویق به چنین شیوه ای بکند؛ ولی «مالکوم ایکس» را ترور کردند و خود دکتر را هم بعد از پیروزی های بزرگش ترور کردند که مشخصا کار نیروهای امنیتی آمریکا از جمله «اف بی آی» بوده است. زیرا آمریکا در جنگ با ویتنام بود و خواهان آرامش درونی و از نظر اصلاحات دولت های دموکرات را زیر فشار می گذاشتند و حتی آن ها را ترور می کردند از جمله «جی اف کندی» که بسیار در راه آزادی و حقوق شهروندی مردم جنگید.
«دیگری بزرگ/Big other» مانند ویروسی در جان مردم عمل می کند وقتی به مردم گفته شود که سیاهان «کاکا سیاه» برده هستند و هیچ حقی ندارند آن وقت فرهنگ عامه و افکار عمومی جوری می شود که مردم همه دشمن سیاهان می شوند. مانند جای های دیگر که وقتی می گویند حجاب اجباری است؛ وقتی زنی با موی بدون حجاب در خیابان برود اکثر مردم به او نگاه می کنند و حتی توهین می کنند و یا در آخر به پلیس گزارش می دهند. پس موج دیگری بزرگ و قدرت آن مشخصا ابزار نظام «سرمایه داری برده دار» در آمریکا بوده است که به واسطه مردم سفید پوست با حق شهروندی سیاهان مبارزه می کرده است.

Image result for selma film

Image result for selma film
Image result for selma film
Image result for selma film
Image result for selma film
Image result for selma film
Image result for selma film

Image result for selma film
  • حسین رسولی
  • ۰
  • ۰

 

کوهن، جاش (1388) چگونه فروید بخوانیم، ترجمه ی: صالح نجفی، تهران: رخداد نو
1. نه
بیماران ما در طی درمان روانکاوانه تداعی های خویش را به شیوه ای عرضه میکنند که به من فرصت میدهد تا به چند یافته جالب توجه نایل شوم. «حالا خیال میکنید که میخواهم چیز توهین آمیزی بگویم، ولی به خدا چنین قصدی ندارم.» متوجه میشویم که بیمار دارد، از طریق فرافکنی [یعنی نسبت دادن عقیده ی واپسزده اش به دیگری]، فکری را انکار میکند که تازه مطرح شده است. یا مثلاً: «میپرسید که این شخص که در خواب دیدم که میتواند باشد. باید بگویم مادرم نیست.» و ما حرف او را اینطور تصحیح میکنیم، «پس این مادرم است.» در تفسیر خوابها، ما به خود آزادی می دهیم تا افکار بیمار را نادیده بگیریم و فقط موضوع تداعی او را دستچین کنیم و برجسته نماییم. چنان است که گویی بیمار به ما گفته است، «بله، درست است که مادرم جوری در ذهن من ظاهر شد که یاد این شخص افتادم، ولی دلم نمیخواهد این تداعی را مهم جلوه دهم.»
روش خیلی راحت و راهگشایی وجود دارد که به کمک آن میتوانیم گاهی اطلاعات چندی درباره ی مواد واپسزده ی ناخودآگاه به دست آوریم. سوال میکنیم از بیمار که، «در آن وضعیت، تصور چه چیز برای شما از همه محال تر بود؟ فکر میک نید آن موقع چه چیز به نظر شما از همه بعیدتر و دور از ذهن تر بود؟» اگر بیمار به دام بیفتد و بگوید که فکر میکند چه چیز برایش از همه باورنکردنی تر است، تقریباً همیشه به حقیقت ماجرا اعتراف خواهد کرد...
محتوای یک تصور یا فکر واپس زده می تواند به خودآگاهی راه یابد، به شرطی که انکار شود. انکار، یکی از راههای دست یافتن به شناخت حقیقی است که واپس زده می شود؛ راستش ،انکار نقداً راهی است برای از میان برداشتن واپس زنی، هرچد البته به معنای پذیرفتن آنچه واپسزده می شود نیست.
برگرفته از «انکار» 77



Image result for ‎Freud
Image result for ‎Freud
Image result for ‎Freud
Image result for ‎Freud
Image result for ‎Freud
Image result for ‎Freud
Image result for ‎Freud
Image result for ‎Freud
Image result for ‎Freud
Image result for ‎Freud
Image result for ‎Freud
  • حسین رسولی
  • ۰
  • ۰

 

کوهن، جاش (1388) چگونه فروید بخوانیم، ترجمه ی: صالح نجفی، تهران: رخداد نو
عشق که بنا به تعریف فروید، به شیوه های بی اندازه پیچیده و توبرتویی اطلاق می شود که رانه های جنسی بدن از راه آنها در ذهن تداوم می یابند – نخستین و واپسین برانگیزنده ی نیروی واپس زنی است: همان چیزی که می دانیم و نمی خواهیم بدانیم...عشق بنیادیترین و ناگزیرترین شیوه ای است که من از راه آن به صورت موجودی غریب بر خودم (از نو) ظاهر می شوم. 92
فروید همه ی آن پدیده های بدوی را که در نوشته های خویش نشان داده بود که در ذهنی «متمدن» می پایند به امر «غریب» نسبت داد – پدیده هایی چون «جاندارگرایی و روح باوری، سحر و جادو، قدرت مطلق اندیشه ها، تلقی آدمی از مرگ، تکرار غیر ارادی و عقده ی اختگی». 93

Image result for ‎Freud

Image result for ‎Freud
Image result for ‎Freud
Image result for ‎Freud
Image result for ‎Freud
Image result for ‎Freud
Image result for ‎Freud
Image result for ‎Freud
Image result for ‎Freud
Image result for ‎Freud
Image result for ‎Freud
Image result for ‎Freud
Image result for ‎Freud

  • حسین رسولی
قبلی بعدی
۱ ۲ ۳ ۴ ۵